تمسك
علي عليه السلام به كلام زهرا عليهاالسلام
حضرت در حديث اربع مائة بعد از اين كه
فرمودند در مراسم تجهيز مردهها گفتار خوب داشته باشيد چنين ادامه دادند: «فان بنت
محمد صلي الله عليه و آله لما قبض ابوها ساعدتها جميع بنات بنيهاشم، قالت: دعوا
التعداد و عليكم بالدعا.»
حضرت زهرا عليهاالسلام بعد از ارتحال رسول
اكرم صلي الله عليه و آله به زنان بنيهاشم كه او را ياري ميكردند و زينتها را
رها كرده و لباس سوگ در بر نمودهاند، فرمود:«اين حالت را رها كنيد و بر شماست كه دعا
و نيايش نماييد.»(7)
هنگام ارتحال بزرگ بانوي اسلام حضرت
فاطمه و بيان وصايا و حلاليت ايشان حضرت در پاسخ ميگويد: « پناه به خدا، تو
داناتر و پرهيزكارتر و گراميتر و نيكوكارتر از آني كه به جهت مخالفت كردنت با خود،
تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوري از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولي
گريزي از آن نيست. به خدا قسم با رفتنت مصيبت رسول خدا را بر من تازه نمودي، يقينا
مصيبت تو بزرگ است مصيبتي كه هيچ چيز و هيچ كس نميتواند به انسان دلداري دهد و
هيچ چيز نميتواند جايگزين آن شود.»
با اين كه حضرت علي عليه السلام معصوم
بوده و تمام گفتههاي او حجت است ولي براي تثبيت مطلب به سخن زهرا عليهاالسلام
تمسك ميكند. اين نشانگر عصمت حضرت صديقه طاهره عليهاالسلام بوده و اين كه تمام
رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از اين جهت فرقي بين زن و مرد نيست.
تنها تسلي بخش علي عليه
السلام
حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ايشان
فرمودند:
«بِمَنِ العَزاءُ يا بِنتَ مُحمَد؟
كُنتُ بِكِ اَتَعزي فَفيمَ العَزاء مِن بَعدِكِ؟» (8)؛ با چه كسي آرامش يابم اي
دختر محمد؟ من به وسيله تو تسكين مييافتم؛ بعد از تو با چه كسي آرامش يابم؟
غضب خداوند به غضب فاطمه عليهاالسلام
حضرت علي عليه السلام از پيامبر اكرم
صلي الله عليه و آله نقل نموده كه ايشان فرمودند:
«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَيَغضِبُ
لِغَضِبِ فاطِمَه وَ يَرضي لِرِضاها»(9)؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگين؛
و براي خشنودي و رضايت فاطمه راضي ميشود.
و در حديث ديگر خطاب به حضرت فاطمه
عليهاالسلام فرمودند:
« انَّ اللهَ لَيَغضِبُ لِغَضَبِكِ وَ
يَرضي لِرِضاكِ»(10)؛ خداوند براي خشم تو، خشمگين و براي خشنودي تو، خشنود ميشود.
برگزيده پيامبر صلي الله
عليه و آله
حضرت علي عليه السلام در مصيبت حضرت
زهرا عليهاالسلام خطاب به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ميفرمايد: «قل يا رسول
الله عن صفيتك صبري»؛ « يعني اين صفيه توست، بانويي كه صفوه تو، مصطفي و برگزيده
توست رحلت كرده و صبر فقدانش براي من دشوار است.»(11)
تكرار مصيبت فقدان پيامبر
صلي الله عليه و آله
هنگام ارتحال بزرگ بانوي اسلام حضرت
فاطمه و بيان وصايا و حلاليت ايشان حضرت در پاسخ ميگويد: « پناه به خدا، تو
داناتر و پرهيزكارتر و گراميتر و نيكوكارتر از آني كه به جهت مخالفت كردنت با
خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوري از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود،
ولي گريزي از آن نيست. به خدا قسم با رفتنت مصيبت رسول خدا را بر من تازه نمودي،
يقينا مصيبت تو بزرگ است مصيبتي كه هيچ چيز و هيچ كس نميتواند به انسان دلداري دهد
و هيچ چيز نميتواند جايگزين آن شود.»(12)
مقدم نمودن خواست فاطمه
برخواست خويش
در هنگام وصيت حضرت زهرا عليهاالسلام در
پاسخ امام به ايشان و گريستن هر دو، سپس امام سر مبارك فاطمه عليهاالسلام را به
سينه چسباند و گفت:«هر چه ميخواهي وصيت كن، يقينا به عهد خود وفا كرده، هر چه
فرمان دهي انجام ميدهم و فرمان تو را بر نظر و خواست خويش مقدم ميدارم.» (13)
پايان
شكيبايي علي عليه السلام
علي عليه السلام كه اسوه صبر و استقامت
است اما در شهادت حضرت زهرا عليهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار ميدارد،
تا آنجا كه بعد از دفن همسر گراميش در حالي كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا
گرفته بود خطاب به قبر پيامبر صلي الله عليه و آله عرضه داشت:
«خدا چنين خواست كه او زودتر از ديگران
به رسول خدا بپيوندد، پس از او شكيبايي من به پايان رسيده و خويشتنداري از دست
رفته، اما آنچنان كه در جدايي تو صبر كردم در مرگ دخترت نيز جز صبر چارهاي ندارم
شكيبايي بر من سخت است. پس از او آسمان و زمين در نظرم زشت مينمايد و هيچ گاه
اندوه دلم نميگشايد. چشمم بيخواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در
جوار تو ساكن گرداند. مرگ
زهرا ضربهاي بود كه دل را خسته و غصهام را پيوسته گردانيد و چه زود جمع ما را به
پريشاني كشانيد… اگر بيم چيرگي ستمكاران نبود، براي هميشه
اينجا [كنار قبر زهرا(عليهاالسلام)] ميماندم و در اين مصيبت بزرگ چون مادر فرزند
مرده، اشك از ديدگانم ميراندم.»(14)
پينوشتها:
7- جوادي آملي/ زن در آئينه جمال و جلال/ ص42.
8- رحماني همداني/ فاطمة الزهرا بهجة قلب مصطفي/ ص 578/ به نقل از
مجمع الرواية.
9- كنزالعمال/ مؤسسه الرسالة بيروت/ ج12/ ص111.
10- همان.
11- نهج البلاغه/ فيض السلام/ خطبه 193.
12- سيدمحمد كاظم قزويني/ فاطمة الزهرا من المهد الي اللحد/
دارالصادق بيروت/ چاپ اول/ صص610- 609.
13- همان.
14- اصول
كافي/ ج1/ ص 159.
ورود حضرت فاطمه(س) به محشر
در احاديث معتبر از طريق عامه و خاصه آمده است كه در روز رستاخير حضرت فاطمه عليهاالسلام را به ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار مىكنند و ملائكه اطراف او را مىگيرند، جبرئيل از طرف راست، ميكائيل از طرف چپ، اميرالمؤمنين پيشاپيش، امام حسن و امام حسين نيز از پشت سر او را همراهى مىكنند، و با تمام عظمت و جلالت وى را به محشر مىآورند، تا جايى كه خلايق از ديدن او سرهاى خود را پايين بيندازيد و چشمهايتان را ببنديد، تا فاطمه عليهاالسلام دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله عبور كند».
مردم محشر با شنيدن اين پيام كه از سوى عرش خدا صادر مىگردد، همگى سرهاى خود را پايين مىاندازند و چشمهايشان را مىبندند و فاطمه عليهاالسلام از روى پل صراط عبور مىكند و در كنار بهشت قرار مىگيرد... (يا معشر الخلائق! نكسوا رئوسكم و غضوا ابصاركم حتى تمر فاطمه عليهاالسلام بنت محمد على الصراط، فتمر مع سبعين الف جاريه من الحور العين...) (3)
آرى در روز قيامت نيز همهى چشمها لياقت ديدن فاطمه عليهاالسلام را نخواهند داشت، فقط آنان كه در اين دنيا امتحان پس داده و لياقت شيعه بودن را كسب كردهاند، مدال افتخار آن روز را از دست فاطمه عليهاالسلام دريافت مىدارند...