موسيقي
مسئله موسيقي و غنا مسئله مهمي است اگر چه غنا حدودش روشن نيست . "
غنا " ضربالمثل مسائلي است كه فقها و اصوليين به عنوان موضوعات "
مجمل " يعني موضوعاتي كه حدودش مفهوم و مشخص نيست به كار ميبرند .
ميگويند : در مواردي اصل برائت جانشين ميشود ، مثلا در مورد فقدان نص ، اجمال نص ، تعارضنصين و شبهه موضوعي ، و وقتي ميخواهند مثال به اجمال نص بزنند همين غنا را ذكر ميكنند . ولي البته قدر مسلمي در غنا هست و آن اينست كه آوازهايي كه موجب خفت عقل ميشود ، يعني شهوات را آنچنان تهييج ميكند كه عقل به طور موقت از حكومت ساقط ميشود ، و همان خاصيتي را دارد كهشراب يا قمار داراست [ غنا محسوب ميگردد ] .
تعبير " خفت عقل " هم تعبير فقها و از جمله شيخ انصاري است . آنچه مسلم است اينست كه اسلام خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست كند ، و عمل هم نشان داده كه مطلب از همين قبيل است
چندي پيش در روزنامه در مورد زن و شوهري نوشته بود كه كارشان به طلاق و محكمه كشيده است . شوهر ميخواست زن خود را طلاق دهد به اين دليل كه ميگفت زن من با وجود اينكه عهد كرده بود كه هيچوقت در مجالس در حضور مردان بيگانه نرقصد معذلك در يك عروسي رقصيده . زن ، گفته او را تصديق، و اضافه كرده بود كه چون خوب رقص ميداند وقتي در آن مجلس آهنگي نواختند آنچنان تحت تأثير قرار گرفته كه بياختيار برخاسته و شروع به رقص كرده است .