غذاي دسته جمعي
همينكه رسول اكرم و
اصحاب و ياران از مركبها فرود آمدند ، و بارها را بر زمين نهادند ، تصميم جمعيت براين شد كه براي غذا گوسفندي را ذبح و آماده
كنند
.
يكي از اصحاب گفت : " سر بريدن گوسفند با من " .
ديگري : " كندن پوست آن بامن " .
سومي : " پختن گوشت آن بامن " .
چهارمي : . . .
رسول اكرم : " جمع كردن هيزم از صحرا بامن " .
جمعيت : " يا رسول الله شما زحمت نكشيد و راحت بنشينيد ، ما
خودمان با كمال
افتخار همهاينكارها را ميكنيم " .
رسول اكرم : " ميدانم كه شما ميكنيد ، ولي خداوند دوست نمي دارد
بندهاش
را در ميان يارانش با وضعي متمايز ببيند كه ، براي خود نسبت به ديگران
امتيازي قائل شده باشد " .
سپس به طرف صحرا رفت . و مقدار لازم خار و خاشاك از صحرا جمع كرد و آورد.