موجود چند بعدي ...???
از آنچه گفته شد معلوم شد كه انسان با همهء وجوه مشتركي كه با ساير جاندارها
دارد ، فاصلهء عظيمي با آنها پيدا كرده است . انسان موجودي مادي -
معنوي است .
انسان با همهء وجوه مشتركي كه با جاندارهاي ديگر دارد ،
يك سلسله تفاوتهاي اصيل و عميق با آنها دارد كه هريك از آنها بعدي جدا
گانه به او ميبخشد و رشتهاي جدا گانه در بافت هستي او به شمار ميرود .
اين تفاوتها در سه ناحيه است :
.1 ناحيهء ادراك و كشف خود و جهان .
.2 ناحيهء جاذبههايي كه بر انسان احاطه دارد .
.3 ناحيهء جاذبه كيفيت قرار گرفتن تحت تأثير
جاذبهها و انتخاب آنها.
اما در ناحيهء ادراك و كشف و جهان . حواس حيوان راهي و وسيلهاي است
براي
آگاهي حيوان به جهان . انسان در اين جهت با
حيوانهاي ديگر شريك است و احيانا برخي حيوانات از انسان در اين ناحيه قوي ترند . آگاهي و شناختي
كه حواس به حيوان و يا انسان ميدهد سطحي و ظاهري است ، به عمق ماهيت و
ذات اشياء و روابط منطقي آنها نفوذ ندارد . ولي در انسان نيروي ديگري
براي درك و كشف خود و جهان وجود دارد كه در جانداران ديگر وجود ندارد و آن نيروي
مرموز تعقل است .
انسان با نيروي تعقل ، قوانين
كلي جهان را
كشف ميكند و براساس شناخت كلي جهان و كشف قوانين كلي طبيعت ، طبيعت را عملا استخدام
ميكند و در اختيار خويش قرار ميدهد . در بحثهاي
گذشته نيز اشاره به اين نوع شناخت كه مخصوص انسان است كرديم و گفتيم مكانيسم
شناخت تعقلي از پيچيدهترين مكانيسمهاي وجود انسان است .
همين مكانيسم پيچيده اگر درست مورد دقت قرار گيرد ، دروازهء شگفتي است
براي شناخت
خود انسان . انسان با اين نوع شناخت ، بسياري از حقايق را كه مستقيما
از راه حواس با آنها تماس ندارد كشف ميكند . شناخت انسان ما وراي
محسوسات را ، بالاخص شناخت فلسفي خداوند ، وسيلهء اين استعداد مرموز و
مخصوص آدمي صورت ميگيرد .
اما در ناحيهء جاذبهها . انسان مانند جانداران ديگر تحت تأثير
جاذبهها و كششهاي مادي و طبيعي است ، ميل به غذا ، ميل به خواب ، ميل به امور جنسي ،
ميل به استراحت و آسايش و امثال اينها او را به سوي ماده و طبيعت ميكشد . اما جاذبههايي كه انسان را به خود ميكشد منحصر به اينها
نيست ، جاذبهها و كششهاي ديگر انسان را به سوي كانونهاي غير مادي ،
يعني اموري كه
نه حجم دارد و نه سنگيني و نتوان آنها را با امور مادي سنجيد ، ميكشاند
.
اصول جاذبههاي معنوي كه تا امروز شناخته شده و مورد قبول است امور ذيل است :
. 1 علم و دانايي
. 2 خير اخلاقي
. 3 جمال و زيبايي .
. 4 تقديس و پرستش