جهان بيني اسلامي
جهان بيني اسلامي ، جهان بيني توحيدي است . توحيد در اسلام به خالص ترين شكل و پاك ترين طرز بيان شده است . از نظراسلام خداوند مثل و مانند ندارد : " « ليس كمثله شيء »" . خدا شبيه چيزي نيست و هيچ چيزي را نتوان به خداوند تشبيه كرد خداوند بينياز مطلق است ، همه به او نيازمندند و او از همه بينياز است : " « انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني الحميد »". خدا به همه چيز آگاه است و بر همه چيز تواناست : " « انه بكل شيء عليم . " « انه علي كل شيء قدير »". او در همه جا هست و هيچ جا از او خالي نيست .
بالاي آسمان و قعر زمين با او يك نسبت دارد . به هر طرف كه بايستيم رو به او ايستاده ايم : " « اينما تولوا فثم وجه الله " . او از مكنونات قلب و از خاطرات ذهن و نيتها و قصدهاي همه آگاه است : " « و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه »" . از رگ گردن انسان به انسان نزديكتر است : " « نحن اقرب اليه من حبل الوريد »" . او مجمع كمالات است و از هر نقصي منزه و مبراست : " « و لله الاسماء الحسني »" . او جسم نيست و به چشم ديده نميشود :
" « لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار » " . از نظر جهان بيني توحيدي اسلامي ، جهان يك آفريده است و با عنايت و مشيت الهي نگهداري ميشود . اگر لحظه اي عنايت الهي از جهان گرفته بشود نيست و نابود ميگردد . جهان به باطل و بازي و عبث آفريده نشده است ، هدفهاي حكيمانه در خلقت جهان و انسان در كار است ، هيچ چيزي نابجا و خالي از حكمت و فايده آفريده نشده است . نظام موجود ، نظام احسن و اكمل است . جهان به عدل و به حق برپاست . نظام عالم براساس اسباب و مسببات برقرار شده است و هر نتيجه اي را از مقدمه و سبب مخصوص خودش بايد جستجو كرد .
از هر نتيجه و سبب ، تنها نتيجه و مسبب مخصوص خود آن را بايد انتظار داشت . قضا و قدر الهي ، وجود هر موجودي را تنها از مجراي علت خاص خودش به وجود ميآورد . قضا و تقدير الهي يك شيء ، عين قضا و تقدير سلسله علل اوست . اراده و مشيت الهي به صورت " سنت " ، يعني به صورت قانون و اصل كلي ، در جهان جريان دارد . سنتهاي الهي تغيير نميكند و آنچه تغيير ميكند براساس سنتهاي الهي است . خوبي و بدي دنيا براي انسان بستگي دارد به نوع رفتار انسان در جهان و طرز برخورد و عمل .
او نيكي و بدي كارها گذشته از آنكه در جهان ديگر به صورت پاداش يا كيفر به انسان باز ميگردد ، در همين جهان نيز خالي از عكس العمل نيست . تدريج و تكامل ، قانون الهي و سنت الهي است . جهان گاهواره تكامل انسان است .
قضا و قدر الهي بر همه جهان حاكم است و انسان به حكم قضا و قدر ، آزاد و مختار و مسؤول و حاكم بر سرنوشت خويش است . انسان داراي شرافت و كرامت ذاتي و شايسته خلافت الهي است . دنيا و آخرت به يكديگر پيوسته است . رابطه ايندو نظير رابطه مرحله كشت و مرحله برداشت محصول است كه هر كس عاقبت كار آن ميدرود كه كشته است ، نظير رابطه دوره كودكي و دوره پيري است كه دوره پيري ساخته دوره كودكي و جواني است .